انگار این شب تار قصد گذر ندارد

این شام سرد ظلمت گویی سحر ندارد

شب بی خیال رفتن درفکر ماندگاریست

ظلمت مجال ظلم و تاراج و برده داریست

دیریست ظلمت شب حاکم برآسمان است

تاریکی مداوم دلخواه حاکمان است

دیریست شب امیر و خورشید در حصاراست

هر روز مردمانش همرنگ شام تار است 

حاکمیت ظلمت محصول ترس و جهل است

هرجا که این دوباشند البته ظلم سهل است

تاخلق اسیرجهلند  جبار شادمان است

 دلیل ظلم ظالم   رفتار مردمان است 

وقتی جواب هرظلم  ‌‌گلایه زیر لبهاست

این خلق مستحق سیاهترین   ستمهاست 

 وقتی که ظالمان را هیچ ترسی از خدا نیست

بامعترض کس از خلق همراه و همصدا نیست

این ظلمت و سیاهی همیشه ماندگار است

 فساد و ظلم وتبعیض  همواره برقرار است

ملت چو نیند حرکتی نمایند

دراعتراض به ظالم همراه و همصدایند

تا انکه خلق باهم حق را طلب نسازند

هم پالگان ظالم  در عرصه یکه تازند





مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها