بعدازآن جنگ دگربردندخدارا ازیاد

آن همه معنویت راهمه دادند به باد

تشنه گان جمله شناگران ماهربودند

وقت تقسیم غنائم همه حاضربودند

اولین گروه حق دار و طلبکار رسید

خیل رزمنده ی برگشته زپیکار رسید

اغلب امابه همان حال وهوا خوش بودند

باهمان خاطره های جبهه دلخوش بودند

کارخودرا کرد دنیا و همه مات شدند

بی خیال جبهه و ذکر و مناجات شدند

بعدبیست سال اثر از نسل خداجوی نبود

خبری دیگر ازآن شور و هیاهوی نبود

همه خود مدعی وعاشق دنیا بودند

لشکرتشنه لبان کنار دریا بودند

جنگ قدرت بود وهرکس سهم خودرامیخواست

زخم اگرداشت بهای زخم خود را میخواست

پستها یکی یکی میانشان شدتقسیم

روبروی بت دنیا همه کردند تعظیم

دیگرآن روحیه ی پاک خدایی گم شد

روح ایثار و گذشت و همصدایی گم شد

حال ازآن نسل خداجوی کسی حاضرنیست

چیزی از پاکی آن قافله در خاطر نیست

پیوست به تاریخ دگرآن پاکی و اخلاص

گرمانده ازآن نسل کسی هست چو الماس


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها